یکی از امراض این مملکت «سر در تنبانِ دیگران کُنی» است که چندان بیش از وَبا در مردمانِ ویرانآباد افتاده است چونانکه آدمی هلاک شود و از چار آدم یکی بیش نمانَد. این مرض بدواً سیهدلی بار میآورد و سیهدلی، خود، شامه را برای بوییدنِ سوراخِ ماتحتِ اکثرالناس، قوی و مایل میکند وَ تا از تهوتوی دیگران کاشف به عمل نیاورند، سر را در تنبان دیگری فرو نمیکنند. این مرضِ مسری، به بیماریِ زامبیطوریِ ممالکِ بعید میماند - اگرچه تفاوتی دارند که پستر بیان خواهم نمود.
بدینسان است که اگر سرِ مبتلا-ٔبهِ این مرض، در تنبانِ مبارک فردی فرو رود، آن فردِ سالم نیز مبتلا میگردد و از کمر خم میشود تا سر مبارک خود را در تنبان مبارک دیگری کند. و آن دیگری الیٰ غیرالنهایه.
و اما تفاوت آن با بیماری زامبیِ ممالک بعید در دو چیز است: یکی اینکه این بیماری در وضعیت حادّ خود، چند سر بر گردن آدمیزاده میرویاند تا همزمان در تنبانهای بسیاری فرو کند و این بهطور تساعدی رو به فزونی میگیرد. دیگر اینکه زامبیها را باید از مغزِ مریضشان ساقط کرد اما این بیماری با تزکیه که بسیار دشوار است وَ نیز به طریقی دیگر قابل رفع است. برای رفع اینها باید آنقدر میوهٔ کیوی خورد آنقدر کیوی خورد تا شُل شود و چنان تگریای زد که تا عمر دارند هوس تنبان آدم نکنند!
مجلهٔ تلگرامیِ
#فرهنگادبیاتداستانی👇
@Dastanikhu
برچسب ها:ادبیات داستانی، مملکت، نقد ایران و ایرانی، رمان، اسطوره، نقد، مکتب، عناصر داستان، ادبیات کودک و نوجوان،